وارهمر شناسی (قسمت دوازدهم): گارد امپراتوری

به گزارش تا بینهایت، هرکدام از ما وظیفه ای بر دوش داریم. تنها کاری که امپراتور از گاردش انتظار دارد این است که در صف بایستیم و در جریان مبارزه کشته شویم. این کاری است که ما بهتر از هرکسی انجام می دهیم؛ ما ایستاده می میریم.

ژنرال اِستِرن، یکی از مقامات گروه ضربت کِیدیا

مقدمه

در دنیای وحشتناکی که از هر طرف خطر هیولاهای بیگانه و شیاطینی که از جهانی دیگر آمده اند، انسان ها را تهدید می نماید، یک فرد تک وتنها چه کار می تواند بکند؟ اگر بخواهیم این سوال را در قبال گارد امپراتوری جواب دهیم، جوابش این است: یک فرد تک وتنها می تواند اسلحه ای نه چندان جالب توجه به دست بگیرد، زره ای نه چندان قدرتمند به تن کند و در کنار برادران و خواهرانش در مقابل ارتش بیگانگان و شیاطین بایستد.

وارهمر شناسی (قسمت دوازدهم): گارد امپراتوری

اعضای گارد امپراتوری برخلاف مارین های فضایی ارتقای ژنتیکی نیافته اند و برخلاف اعضای مکانیکوس به تکنولوژی فوق پیشرفته مجهز نیستند، ولی امتیازی که از آن بهره مندند شجاعت است؛ شجاعت زیاد. یکی از بزرگ ترین دلایل بقای ایمپریوم بشریت در هزاره 41 گارد امپراتوری است. اعضای گارد در شکست دادن دشمنان ایمپریوم به بقیه یاری می نمایند و از آن مهم تر، از نواحی تسخیرشده محافظت می نمایند. محافظت از نواحی کاری است که مارین های فضایی، که تعدادشان نسبتاً کم است، از پس انجام آن برنمی آیند.

تاریخچه پیدایش گارد امپراتوری

گارد امپراتوری تاریخچه ای مفصل دارد و اعضای آن در بسیاری از بزرگ ترین نبردهای امپراتوری شرکت داشته اند. نقطه آغاز گارد به ارتش امپراتوری در دوران نهضت بزرگ (The Great Crusade) - به رهبری امپراتور بشریت - برمی گردد.

در طی نهضت بزرگ تعداد بسیار زیادی سیاره تازه در حال فتح شدن، بازپس گیری و اکتشاف دوباره بودند و چپترهای مارین های فضایی پراکنده تر و کم رمق تر از آن بودند که بتوانند از این سیاره ها به شکلی موثر دفاع نمایند. گروهی از داوطلبان، مزدوران و سربازهای دیگری که اکنون به ایمپریوم تعلق داشتند، ارتش امپراتوری را تشکیل دادند تا از این سیاره ها دفاع نمایند.

سیاره هایی که اکنون به بخشی از ایمپریوم تبدیل شده بودند، وظیفه داشتند تا به طور دائم داوطلبان تازه به ارتش اعزام نمایند. به تدریج، ارتش امپراتوری به نهادی فراتر از بدنه ای دفاعی تبدیل شد و به زیرشاخه ای کامل از قوه نظامی امپراتوری تبدیل شد.

ارتش امپراتوری به سفینه های جنگی دسترسی داشت و به مرور سربازان ارتش به این توانایی دست پیدا کردند تا سیاره ای را به طور مستقل فتح نمایند.

پس از وقوع ارتداد هوروس (Horus Heresy) شرایط تغییر کرد، چون استقلال و اختیار عمل ارتش امپراتوری باعث شد درصد بالایی از سربازها به امپراتور خیانت نمایند و به تهدیدی جدی برای ایمپریوم تبدیل شوند. ارتش خیانت کار به سفینه های جنگی، وسایل نقلیه زره دار و تعداد بسیار زیادی نیروی پیاده نظام دسترسی داشت و به همین علت مهار کردن آن ها به چالشی جدی برای ایمپریوم تبدیل شد.

پس از شکست خوردن هوروس، حکومت بازسازی شده امپراتوری در صدد این برآمد تا از وقوع اتفاقی مشابه در آینده جلوگیری کند. ارتش امپراتوری به دو زیرشاخه مجزا تقسیم شد:

  • ناوگان امپراتوری (The Imperial Navy) که وظیفه نگه داری و کنترل همه وسایل نقلیه مخصوص سفر در فضا را در اختیار داشت و باید به درگیری هایی فضایی رسیدگی می کرد
  • گارد امپراتوری (The Imperial Guard) که وظیفه داشت به همه درگیری ها در سطح سیارات رسیدگی کند

این دو زیرشاخه وظیفه داشتند برای تامین اهداف ایمپریوم با هم همکاری نمایند، ولی ساختارشان طوری طرح ریزی شده بود که اگر یکی از این دو زیرشاخه تصمیم می گرفت به ایمپریوم خیانت کند، بدون زیرشاخه دیگر عملاً فلج می شد. بعلاوه گارد امپراتوری و ناوگان امپراتوری هردو به گروه های کوچک تر تقسیم شدند تا انجام خیانت دسته جمعی سخت تر گردد. متاسفانه یا خوشبختانه، اتحاد ارتش امپراتوری فدای حفظ امنیت شد.

ساختار دیوان سالارانه گارد امپراتوری

اربابان عالی ترا (The High Lords of Terra) وظیفه صدور فرمان های کلی به گارد امپراتوری را بر عهده دارند. فرماندار ارشد نظامی (Lord Commander Militant) این فرمان ها را به اشخاصی که در راس هرکدام از سگمنتوم های (Segmentum) ارتش امپراتوری قرار دارند منتقل می نماید. (تعداد این سگمنتوم ها پنج تاست). سپس دستورها به کسانی که در راس هر بخش، زیربخش و سیاره قرار دارند انتقال پیدا می نمایند.

مقدار بزرگ گارد امپراتوری هم یک نقطه قوت بزرگ و هم یک نقطه ضعف بزرگ است؛ نقطه قوت آن قدرت حمله بالا و نقطه ضعف آن سرعت پایین است. شدت بوروکراسی یا دیوان سالاری گارد امپراتوری بسیار سنگین است و با سرعت پایین انجام می گردد.

از طرف دیگر اعضای گارد باید مسافت زیادی را پوشش دهند، برای همین ممکن است یکی از هنگ ها (Regiment) دستورات خود را موقعی دریافت کند که کار از کار گذشته است. برای همین معمولاً وظیفه رهبر هر ناحیه از جنگ است که زیردست های خود را به طور مستقل و بدون یاری بیرونی راهنمایی کند.

هر از گاهی ممکن است اربابان عالی ترا دستوراتی ویژه صادر نمایند، ولی وظایف گارد معمولاً بسیار واضح و سرراست هستند:

  • محافظت از همه آدم خوب ّها
  • کشتن همه آدم بدها

اعضای گارد نیز مهارتی بالا در زمینه کشتن دارند. هریک از اعضای گارد معمولاً از دشمنی که باید با او روبرو گردد بسیار ضعیف تر است: خواه این دشمن ارکی هیکلی باشد که می تواند با وجود زخم های شدید وارشده به بدنش همچنان به مبارزه ادامه دهد، خواه این دشمن یکی از مستبدان ارتش جمعی تیرانیدها (Hive Tyrant) باشد که می تواند به راحتی یک مارین فضایی را از هم بدرد، خواه این دشمن یک مارین فضایی کیاس باشد که خدایان تاریک نیرویش را چند برابر نموده اند.

عواملی که باعث می گردد اعضای گارد امپراتوری در برابر این تهدیدها دوام بیاورند، شجاعت، وفاداری و شاید از همه مهم تر، تعداد بسیار زیاد آن ها است.

مقدار بزرگ گارد امپراتوری و مسائل ناشی از آن

تعداد سربازان آماده به خدمت گارد امپراتوری حدود 500 تریلیون نفر تخمین زده می گردد. تعداد آن ها آنقدر زیاد است که به احتمال زیاد بدنه اجرایی گارد امپراتوری نیز آمار دقیقی از تعداد آن ها ندارد.

مقیاس عملیات ها و ماموریت های آن ها آنقدر بزرگ است که از درک ما خارج است. مبارزاتی که در آن ها میلیون ها یا شاید میلیاردها سرباز گارد کشته می شوند، جزو اتفاقات روزمره هستند. بعضی اعتقاد دارند تعداد اعضای فعال در بدنه اجرایی گارد امپراتوری به مقدار سربازهای گارد است. با این که این بیانیه احتمالاً اغراق آمیز است، ولی نمی توان این حقیقت را نادیده گرفت که گارد امپراتوری به افراد بسیار زیادی احتیاج دارد تا کارهای تدارکاتی و اداری مربوط به آن ها را انجام دهند. وظایفی چون پرورش نیروهای تازه، ساختن هنگ های تازه، توزیع تجهیزات و منابع ضروری، حمل ونقل، دریافت و پیگیری مالیاتی که هر سیاره باید به گاردها بپردازد و جواب دادن به درخواست های یاری همه بر عهده بدنه اجرایی گارد امپراتوری هستند.

با این که سرپا ماندن و کار کردن این تشکیلات به خودی خود شگفت انگیز است، چیزی که شگفت انگیزتر است، تعداد بسیار زیاد اشتباهاتی است که بدنه اجرایی مرتکب می گردد. گاهی سربازان بدون تجهیزات لازم به محیط های غیرقابل زیست اعزام می شوند، گاهی به مبارزه با دشمنی که هیچ شانسی برای پیروزی در برابرش ندارند اعزام می شوند و گاهی هم به میدان مبارزه ای اعزام می شوند که هیچ دشمنی در آن وجود ندارد! فراموشی در فرستادن تجهیزات مورداحتیاج و نادیده گرفتن درخواست های یاری به مدت چند دهه نیز از دیگر نمونه ها در لیست بلندبالای اشتباهات احتمالی بدنه اجرایی است.

البته اشاره به این اشتباهات بدین معنا نیست که بدنه اجرایی بی کفایت است، بلکه این اشتباهات از عوارض جانبی سر و کار داشتن با آمار مربوط به چندین و چند تریلیون شخص در سرتاسر کهکشان است.

حجم کارهای اداری و کوشش ّهای تدارکاتی مورداحتیاج برای روشن نگه داشتن این ماشین جنگی هوش از سر آدم می برد و نکته غم انگیز اینجاست که حتی کوچک ترین اشتباه نیز ممکن است به مرگ هنگ کاملی از سربازها منجر گردد.

با این حال، گارد امپراتوری همچنان سرپاست و این دستاوردی اجرایی است که هیچ کدام از گروه های دیگر در کهکشان در برابر آن حرفی برای گفتن ندارند. این مسلماً نقطه درخشانی در کارنامه سربازها و کارمندان گارد امپراتوری است.

تجهیزات گارد امپراتوری

اسلحه استانداردی که سربازهای پیاده نظام گارد امپراتوری حمل می نمایند، با نام لیزگان یا لازگان (Lasgun) شناخته می گردد. لیزگان یک تفنگ لیزری قابل اطمینان است که نگه داری و کار با آن ساده است و طبق استانداردهای جهانی ما اسلحه ای مرگبار به شمار میرود، ولی طبق استانداردهای وارهمر 40000 آش دهان سوزی نیست.

مهمات لیزگان ها از راه باتری های انرژی قابل شارژ شدن تامین می گردد. تیر شلیک شده از این اسلحه، در صورت برخورد به نقطه ای حساس، قابلیت قطع کردن دست و پای انسان یا حتی شکافتن زره قدرت را دارد. متاسفانه بیشتر موجوداتی که ایمپریوم بشریت را تهدید می نمایند، قابلیت مقاومت در برابر دریافت چند ضربه از لیزگان را دارند. ولی با توجه به تعداد بسیار زیاد سربازهای گارد امپراتوری که برای مبارزه با این تهدیدها فرستاده می شوند، شانس پیروزیت برایشان محفوظ است.

بعلاوه بیشتر سربازهای گارد به زره ای مقرون به صرفه و با قابلیت فراوری ساده به نام زره فلک (Flak Armor) مجهز هستند. زره فلک نیز مثل لیزگان طبق استانداردهای زمانه ما بسیار کارآمد به نظر می رسد و حتی در جهانی وارهمر 40000 نیز کارراه انداز است، ولی اگر یک تیرانید یا مارین فضایی کیاس در حال حمله کردن به شما باشد، کار زیادی از آن برنمی آید.

سربازهای گارد به وسایل نقلیه زره دار، تانک های سنگین و وسایل نقلیه نظامی دیگری که می توانید در ارتشی آینده نگرانه انتظار حضورشان را داشته باشید، مجهز هستند. با این حال، در نظر داشته باشید که داریم درباره اعضای معمولی گارد امپراتوری صحبت می کنیم. مثل هر تشکیلات دیگری، در گارد امپراتوری نیز اشخاصی حضور دارند که از هم رزمانشان یک سر و گردن بالاترند.

استورم تروپرها

برترین اعضای گارد امپراتوری با عنوان استورم تروپر (Storm Trooper) شناخته می شوند. استورم تروپرها نیروهای ضربتی هستند که برای انجام ماموریت های مخفیانه پشت خطوط دشمن یا پیشگامی در حمله به موضع های دفاعی قوی تعلیم داده شده اند.

استورم تروپرها بهتر تعلیم داده می شوند، تجهیزات بهتری دریافت می نمایند و حس وظیفه شناسی و فرمان برداری قوی ای در آن ها نهادینه شده است. آن ها معمولاً به زره کاراپاس (Carapace Armor) مجهز هستند، زره ای که به مراتب از زره فلک قوی تر و مداوم تر است. اسلحه آن ها نسخه بهبودیافته ای از لیزگان به نام هل گان (Hellgun) است. هل گان مخزن انرژی مجهز است که مثل کوله پشتی به پشت استورم تروپر بسته می گردد و تیرهای آن در حدی قدرت دارند تا زره قدرت را بشکافند.

استورم تروپرها جزو تواناترین و مرگبارترین انسان های معمولی در میدان مبارزه هستند و دستاوردهای فوق العاده ای داشته اند.

کمیسارها

یکی دیگر از نیروهای غیراستاندارد گارد امپراتوری کمیسارها (Commissar) هستند. کمیسارها افسرهای نظامی هستند که برای حفظ روحیه و انضباط بین هنگ ها گماشته شده اند. کمیسارها افرادی بسیار سخت گیر هستند و هنگ ها را از راه توسل به ترس و قدرت نمایی منضبط نگه می دارند. آن ها این اختیار را دارند تا در صورتی که هریک از اعضای گارد امپراتوری از خود ترس یا بی لیاقتی نشان داد، او را درجا بکشند.

همان طور که می توانید حدس بزنید، کمیسارها محبوبیت چندانی ندارند، ولی حس وظیفه شناسی شان مثال زدنی است و در نهایت آن ها کسانی هستند که به اعضای گارد امپراتوری انگیزه برای ادامه مبارزه می بخشند، حتی در شرایطی که شکست حتمی به نظر می رسد.

هنگ های نام ورسم دار گارد امپراتوری

گارد امپراتوری عمدتاً تشیکلاتی بزرگ و فاقد چهره است که از تعداد بی شماری سرباز تشکیل شده است، ولی تعدادی از هنگ ها پیروز شده اند به خاطر دستاوردهایشان نام و رسمی برای خود پیدا نمایند.

سپاه مرگ کریگ (The Death Korps of Krieg) متعلق به سیاره ای هستند که در آن انفجار اتمی اتفاق افتاده و اعضای آن مدت کوتاهی پس از تولد تحت تعلیماتی سنگین و سخت قرار می گیرند که برای مقاوم کردن بدن و فکر آن ها و بعلاوه نهادینه کردن حس ایمان مطلق به امپراتور طراحی شده است. اعضای سپاه مرگ کریگ داوطلبانه درخواست می نمایند برای خدمت به مرگبارترین نواحی جنگی اعزام شوند و در نبردهای فرسایشی طولانی خوش می درخشند.

مبمقرون به صرفه جنگل کَتَکان (The Catachan Jungle Fighters) به سیاره مرگبار کتکان تعلق دارند. گفته می گردد که کتکان مرگبارترین سیاره در کل کهکشان است. این سیاره از جنگلی انبوه پوشیده شده است و همه حیوانات و گیاهان موجود در جنگل برای انسان مرگبار هستند، در حدی که حتی بیشتر مارین های فضایی نیز از سر زدن به این سیاره پرهیز می نمایند. این مسئله باعث شده که سیاره در برابر تهاجم نیروهای بیگانه در امان باشد و در کنارش، یک سری از مرگبارترین و سرسخت ترین مردان ایمپریوم در این سیاره پرورش پیدا نمایند.

همان طور که می توانید حدس بزنید، مبمقرون به صرفه جنگل مهارتی بالا در مبارزه در جنگل دارند و بعلاوه توانایی بالایی در وفق دادن خود برای مبارزه در محیط های جنگی دیگر دارند. گفته می گردد که فقط 25 درصد از کسانی که در کتکان به جهان می آیند، سن ده سالگی را رد می نمایند و مبمقرون به صرفه جنگل ادعا می نمایند حتی دیوانه وارترین درگیری های نظامی نیز در مقایسه با یک روز زندگی در کتکان شوخی ای بیش نیست.

شاید مشهورترین هنگ گارد امپراتوری گروه ضربت کیدیا (Cadian Shock Troopers) باشد. اعضای گروه اصالتاً به سیاره دژمانند کیدیا (Cadia) تعلق دارند. بحث درباره کیدیا مفصل است، ولی به طور خلاصه و مفید، کیدیا سیاره ای است که نزدیک به چشم وحشت (The Eye of Terror) واقع شده است. چشم وحشت یک شکاف وارپ (Warp Rift) بسیار بزرگ است، برای همین کیدیا دائماً در معرض حمله ارتش کیاس از جانب این شکاف واقع شده است و مردم آن از دوران کودکی تعلیم می بینند تا به نام ایمپریوم و امپراتور، از سیاره خود در برابر کیاس دفاع نمایند.

پس از حمله ای بزرگ از جانب نیروهای کیاس و در گرفتن مبارزه ای خانمان برانداز، کیدیا نابود شد. ولی اعضای گارد امپراتوری همه در مبارزه کشته شدند و معمولاً گفته می گردد وقتی سیاره فرو پاشید، گروه ضربت کیدیا همچنان ایستاده بود و می جنگید.

در طول تاریخ، سربازهای زیادی بوده اند که مرگ را جلوی چشم هایشان دیدند و با این حال به مبارزه ادامه دادند، ولی در جهانی وارهمر 40000، روبرو شدن با تهدیدهای مرگبار به درجه فراتری از شجاعت احتیاج دارد. با این که هیچ کس تردیدی درباره شجاعت مارین های فضایی ندارد، ولی باید در نظر داشت که آن ها مجهز به زره قدرت هستند و ابرسربازهایی هستند که از لحاظ ژنتیکی بهبود یافته اند تا ترس را حس ننمایند. امتیازهایی که در اختیار آن ها قرار داده شده، باعث می گردد ذات قهرمانانه یشان تا حدی کمرنگ تر گردد.

در مقام مقایسه، اعضای گارد امپراتوری انسان های معمولی هستند - بدون هیچ امتیازی -، ولی به خاطر وفاداری شان به ایمپریوم و شخص امپراتور در برابر تهدیدهای وحشتناک کهکشان ایستادگی می نمایند (البته علت دیگر ممکن است این باشد که نمی خواهند کمیساری که پشت سرشان ایستاده تیری در مغزشان خالی کند، ولی بیایید این را نادیده بگیریم.)

گارد امپراتوری یکی از قابل توجه ترین جنبه های وارهمر 40000 است؛ بخشی به خاطر گنجایش بالایش در حمله و تخریب، بخشی به خاطر شجاعت و وفاداری سربازهایش و بخشی به خاطر این که ارتشی با این مقدار هنوز زیر وزن سنگین خودش له نشده است.

منبع: The Exploring Series

منبع: دیجیکالا مگ
انتشار: 8 بهمن 1400 بروزرسانی: 8 بهمن 1400 گردآورنده: ta8.ir شناسه مطلب: 1929

به "وارهمر شناسی (قسمت دوازدهم): گارد امپراتوری" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "وارهمر شناسی (قسمت دوازدهم): گارد امپراتوری"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید