یادگیری جنین در رحم مادر
به گزارش تا بینهایت، جنین در هفته هجدهم (حدود 4 ماهگی) قادر به شنیدن اصوات است و نسبت به صداهای بلند، با انقباض عضلات و انجام حرکاتی، واکنش نشان می دهد. این صداها موجب افزایش ضربان قلب جنین هم می شوند.
نویسنده: دکتر فرهاد شاملو
آیا جنین در رحم مادر توان یادگیری دارد و خاطراتی از این دوران را بعداً به یاد می آورد؟
جنین در هفته هجدهم (حدود 4 ماهگی) قادر به شنیدن اصوات است و نسبت به صداهای بلند، با انقباض عضلات و انجام حرکاتی، واکنش نشان می دهد. این صداها موجب افزایش ضربان قلب جنین هم می شوند.تابش نورهای درخشان در هفته بیستم حاملگی(حدود 4/5ماهگی) هم موجب تغییراتی در ضربان قلب و شرایط قرار گرفتن جنین در داخل رحم می گردد.
این واکنش ها نشان می دهد که عوامل طبیعی می توانند بر جنین تأثیر بگذارند و جنین آن ها را درک می نماید و در برابرشان واکنش نشان می دهد. در صورت تداوم این محرک ها، احتمالاً بر شرایط روانی و خلق و خوی جنین تأثیر می گذارند.
گفتنی است که حس های چشایی و بویایی جنین هم از حدود ماه هفتم حاملگی نسبتاً فعال هستند.
یکی از صداهایی که جنین می شنود، صدای ضربان قلب مادر است که جنین قادر است در بین صداهای دیگر آن را بشنود و تشخیص دهد و ظاهراً برای او آرامش بخش است. آنالیز ها نشان داده است که نوزاد پس از تولد این صدا را به خاطر می آورد.
در آزمایشی سه گروه نوزاد را پس از تولد در معرض صداهای مختلف ضربان قلب انسان قرار دادند. برای گروه اول نوار صدای ضربان قلب با سرعت 80 تپش در دقیقه (حدود سرعت ضربان طبیعی قلب مادر حامله که نوزاد در داخل رحم می شنید) و برای گروه دوم نواری با صدای ضربان قلب با سرعت 120 تپش در دقیقه پخش شد و برای گروه سوم صدای خاصی پخش نشد. در خلال چهار روز آزمایش معین شد نوزادان گروه اول که صدای ضربان قلب طبیعی را می شنیدند آرامش بیش تری داشتند، کم تر گریه می کردند و افزایش وزن بیشتری داشتند. نوزادانی که صدای ضربان قلب با سرعت 120 را می شنیدند، آن قدر آشفته و منقلب شدند که محققان مجبور شدند آزمایش را متوقف نمایند. و واکنش های گروه سوم در حدفاصل دو گروه قرار داشت.
شواهد دیگری وجود دارد، حاکی از این که جنین در داخل رحم واقعاً برخی چیزها را یاد می گیرد و بعدها به خاطر می آورد. در آزمایش جالبی، در شش هفته آخر حاملگی، برای تعدادی از زنان، بخش هایی از یک کتاب قصه بچه ها را با صدای بلند خواندند. پس از زایمان، همان داستان را برای نوزادان با صدای بلند خواندند. از طرف دیگر به آن ها پستانک مخصوصی داده شده بود که به وسیله یک سیم به دستگاهی وصل بود و سرعت مک زدن نوزادان به پستانک را ثبت می کرد. معمولاً نوزادان وقتی به موضوعی توجه نشان می دهند، مک محکم تری به پستانک می زنند و در صورت کم توجهی مک های آن ها آرام تر و ضعیف تر می گردد. هنگامی که همان داستان آشنا را- که در زمان حاملگی مادر خوانده شده بود- برای نوزادان می خواندند، آن ها عمیق تر و تندتر مک می زدند که نشانگر توجه شان بود. وقتی هم که داستان جدیدی برای شان خوانده می شد، تعداد مک ها هم کاهش پیدا می کرد. قابل توجه است که اگر داستان آشنا را همان صدای آشنای قبلی می خواند، مک ها قوی تر و در صورتی که همان داستان را صدایی غریبه می خواند، مک زدن ها به نسبت ضعیف تر می شد.
منبع مقاله :
شاملو، فرهاد(1388)، زندگی روانی کودک تا یک سالگی (کودک شیرخوار خود را بشناسیم)، تهران: نشر قطره، چاپ اول
منبع: راسخون