وقتی حیوانات کار عکاسان را خراب نمی نمایند، بلکه واقعا خودشان ستاره می شوند: 21 صحنه بامزه از عکاسی حیات وحش
به گزارش تا بینهایت، پدید آوردن یک تصویر بی نقص از دنیای حیات وحش نیازمند صبر، مهارت و هماهنگی با عناصر ناپایدار طبیعت است. عکاسان این حوزه اغلب روزها و گاه هفته ها برای ثبت یک لحظهٔ خاص در انتظار می مانند. اما آنچه گاهی پیش می آید، فراتر از هر برنامه ریزی و صحنه چینی است. وقتی حیوانات خود را وارد قاب می نمایند، ماجرا از یک ثبت مستند به کمدی تصویری تبدیل می گردد. در بسیاری از موارد، این ورود ناگهانی نه تنها عکاسان را غافلگیر می نماید، بلکه خود عکس را به یک شاهکار طنز بدل می سازد. گویی دوربین به جای شکار لحظه، گرفتار بازی شیطنت آمیز سوژه ای باهوش شده است. این تجربه ها به ویژه در زیستگاه های طبیعی، چهره ای دیگر از تعامل انسان و حیوان را آشکار می نمایند. نتیجه، تصاویری است که نه تنها زیبا، بلکه فراتر از انتظار و خنده دارند. این اتفاقات نشان می دهند که حیات وحش، همواره با قاعده و پیش بینی پذیر عمل نمی نماید.

در مواجهه با چنین صحنه هایی، بسیاری از عکاسان حرفه ای به جای توقف کار، سعی می نمایند از لحظهٔ پیش آمده نهایت استفاده را ببرند. این برخورد انعطاف پذیر، نه فقط نشان از تجربهٔ بالای آنان دارد، بلکه بیانگر آن است که گاهی باید طبیعت را همان گونه که هست پذیرفت. بعضی از برترین عکس های حیات وحش دقیقاً زمانی گرفته شده اند که دوربین روی حیوانی تنظیم شده، اما حیوانی دیگر خود را وارد ماجرا نموده است. در چنین لحظاتی، مرز میان عکاس و سوژه فرو می ریزد و هر دو در یک بازی مشترک شرکت می نمایند. سنجاب هایی که روی لنز می پرند، روباه هایی که کنار عکاس دراز می کشند، و حتی یوزهایی که با دوربین بازی می نمایند، همگی یادآور این نکته اند که طبیعت سرشار از شگفتی است. این رفتارهای غیرمنتظره، اغلب به ثبت تصاویری منتهی می گردد که جذابیتشان نه در ترکیب بندی، بلکه در صداقت لحظه است. گویی خود حیوان، بی آنکه آموزش دیده باشد، به بیان گر روایتی تبدیل شده که فراتر از هر اسکریپت انسانی است. این لحظات، سند زنده ای هستند از اینکه تعامل با طبیعت همواره در قالب یک طرفه نمی گنجد. گاهی این طبیعت است که دوربین را راهنمایی می نماید، نه عکاس.
از منظری دیگر، این برخوردهای ناگهانی میان حیوان و دوربین، وجهی انسانی به تجربهٔ عکاسی حیات وحش می بخشند. بسیاری از ما، عکاسان این حوزه را افرادی آرام، دقیق و شکیبا می دانیم که با فاصله ای ایمن به رصد طبیعت می پردازند. اما واقعیت آن است که در بسیاری از موارد، این فاصله ناگهان فرو می ریزد و مرز میان ناظر و چشم انداز از بین می رود. عکاس ناگهان تبدیل به بخشی از صحنه می گردد و تجربه ای شخصی و تعاملی را از سر می گذراند. یک گوزن بازیگوش یا یک روباه فضول می تواند تمام برنامه ریزی های قبلی را به هم بزند. اما در عین حال، همین حضور غیرمنتظره، زندگی و نشاط را به ثبت تصویری می آورد. شاید بتوان گفت که حضور فعال و خودانگیختهٔ حیوانات در صحنه های عکاسی، خود نوعی بیان است. آن ها نیز به نوعی پاسخ می دهند، نه فقط به عنوان سوژه های بی جان، بلکه به عنوان موجوداتی کنجکاو، هوشیار و دارای شخصیت. همین موضوع است که این عکس ها را از تصاویر صرفاً زیباشناسانه متمایز می نماید.
نکتهٔ جالب دیگر این است که بسیاری از این لحظات، دقیقاً به علت عدم وجود برنامه ریزی شکل می گیرند. برنامه هایی که برای گرفتن یک تصویر درست چیده شده اند، گاهی با حضور یک حیوان پیش بینی نشده نقش بر آب می شوند. اما همین نقش برآب شدن گاه به خلق تصاویری می انجامد که بسیار صادقانه تر، انسانی تر و حتی به یادماندنی ترند. در دنیا امروز که بسیاری از تصاویر با ویرایش های دیجیتال و جلوه های ویژه شکل می گیرند، یک لحظهٔ واقعی از کنجکاوی یک حیوان، می تواند بیشتر از هزار فریم طراحی شده تأثیرگذار باشد. از این منظر، این نوع عکس ها نه تنها سندی از رفتار حیوانات، بلکه آینه ای از ارتباط میان انسان و طبیعت اند. عکاسانی که این تصاویر را ثبت می نمایند، نه فقط در پی شکار لحظه اند، بلکه با پذیرش اتفاق، خود را در معرض تجربه ای خلاقانه و پیش بینی ناپذیر قرار می دهند. این پذیرش، نشان از بلوغ حرفه ای و ذهنی آنان دارد. و شاید همین انعطاف، رمز موفقیت آن ها در خلق تصاویر ماندگار باشد.
ین برخوردهای غیرمنتظره، تنها به تصاویر خنده دار ختم نمی شوند. آن ها بازتابی از هوشمندی، کنجکاوی و گاه حتی شوخ طبعی حیوانات اند. در دنیای که روابط انسانی پیچیده، سرد و محاسبه گر شده اند، نگاه صادقانه یک یوز یا بازیگوشی یک روباه، نوعی طراوت روانی به همراه دارد. این تصاویر یادآوری می نمایند که هنوز هم می توان با موجوداتی دیگر، تجربه هایی ساده، واقعی و خالص داشت. تجربه هایی که نه تنها برای ثبت در آلبوم ها، بلکه برای بازسازی پیوندی گم شده میان انسان و طبیعت ارزشمندند. حیوانات در این قاب ها نه تنها سوژه، بلکه راوی اند؛ راوی هایی که بدون کلام، اما با حرکت و حضور، داستانی تعریف می نمایند. داستانی درباره بی واسطه بودن، درباره نزدیکی، و درباره اینکه گاه باید طرح ها را کنار گذاشت و در لحظه زندگی کرد. و این شاید، زیباترین پیغام این تصاویر باشد.
منبع: یک پزشک