شیطان را در آغوش بگیر؛ دونالد ترامپ با جامعه آمریکا چه کرد؟ - تا بینهایت

انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا در شرایطی به سرانجام رسید که دونالد ترامپ رئیس جمهور مستقر آمریکا و بازنده انتخابات، پنج میلیون رای بیش از تعداد آرائی که در سال 2016 با کسب آن ها رئیس جمهور آمریکا شد، به دست آورد. این مساله به خوبی نشان می دهد که دونالد ترامپ را باید استاد تبلیغات و جو سازی های روانی دانست. در واقع، کارزار انتخاباتی آغشته به دروغِ ترامپ نشان داد که چگونه دموکراسی های ورشکسته غربی، رهبران خود را در قرن بیست و یکم، انتخاب می نمایند.

به گزارش خبرنگاران، حضور گسترده و فعالانه ترامپ در شبکه های اجتماعی به هیچ عنوان قابل انکار نیست. درست همان جایی که وی سخنان مبهم و توهین آمیز خود را برای کنار زدن رقبایش مطرح می نماید و از هر اقدامی ولو نامشروع و غیرقانونی جهت پیشبرد دستورکار خودش استفاده می نماید. استفاده از شبکه های اجتماعی و همچنین تریبونی که شبکه فاکس نیوز برای وی فراهم می نماید، تبدیل به مدل و الگوی غالبِ نوع رهبریِ دونالد ترامپ شده است.

ترامپ به نحو قابل توجهی، همیشه از تبلیغات و شبکه های اجتماعی جهت فرار از پاسخگویی و قانون، استفاده نموده است. وی تا جایی در استفاده از تاکتیک تبلیغات و جوسازی روانی پیش رفته که باید اذعان کرد که او استفاده از تبلیغات سیاسی از جانب رهبران دنیا را وارد دوره جدیدی نموده است. وی عملا نوعی فرهنگ سیاسی را ایجاد نموده که در هر نوع تبادل نظر، مناظره و مسائل اجتماعی و سیاسی، به جای پرداختن و استناد به واقعیات، از توهمات و احساسات بی پایه استفاده می گردد. ترامپ در بحبوحه انتخابات 2002 آمریکا، در قامت یک جادوگر حاضر شده که عملا چیز هایی را می گوید که نیمی از جامعه آمریکا آن ها را دوست دارند و تمایل دارند بشنوند. از این منظر، باید وی را به نوعی آینه ای برای جامعه آمریکا دانست.

در این زمینه کافی است تا کوشش های ترامپ جهت کاستن از شمار آرا بایدن نزد اسپانیایی زبان ها را مورد توجه قرار دهیم. در فلوریدا، ترامپ پیروز شد تا بخشی از جمعیت لاتین تبار را فریب دهد و خود را طوری معرفی کند که انگار تنها امید مالی آن ها است. ترامپ همچنین به نحو فعالانه ای کوشش کرد تا جو بایدن را نزد کوبایی ها و ونزوئلایی های ساکن در خاک آمریکا، به عنوان مدافع سرسخت سوسیالیسم معرفی کند و از احساسات منفی آن ها نسبت به نظام های سیاسی سوسیالیست کوبا و ونزوئلا، در راستای منافع خودش بهره ببرد. ترامپ توانست کوبایی ها و ونزوئلایی های ساکن در خاک آمریکا را قانع کند که اگر به بایدن رای دهند، جو بایدن همچون باراک اوباما، روابط گرمی را با نظام های سیاسی کشورهایشان برقرار خواهد نمود و عملا منافع آن ها را به خطر خواهد انداخت.

از سویی، ترامپ با تمام قدرت، خشم و نفرت را در میان جمعیت سفیدپوستان آمریکا مخصوصا آن هایی که تحصیلات دانشگاهی ندارند و هوادار وی هستند، تحریک نموده است. ترامپ به نوعی رفتار نموده که اکنون جمعیت سفیدپوستان آمریکا فکر می نمایند که می توانند طبق تفکرات نژادپرستانه و افراطی خود، هرکاری را که دلشان می خواهد در جامعه آمریکا انجام دهند.

ترامپ همچنین به نحو قابل توجهی هواداران و حامیان خود را از توجه به حقایق علمی و تفکر منطقی، دور نموده است. به لطف الگو هایی که ترامپ مستقر نموده، تنها در آمریکا بود که در بحبوحه پاندمی ویروس کرونا، تردید هایی جدی در خصوص استفاده از ماسک و رعایت فاصله گذاری اجتماعی وجود داشت. تنها در آمریکا بود که انجام احتیاط های لازم جهت حفاظت از خود و دیگران نشانه ای از اعتقاد به سوسیالیسم و ضعف بود. ترامپ در بحبوحه شیوع کرونا در آمریکا فقط و فقط چین را محکوم می کرد و به این نکته نمی پرداخت که نحوه مواجهه دولت وی در مقابله با کرونا، فاجعه بارتر از هر کشور دیگری در دنیا بوده و منجر به مرگ دست کم 240 هزار آمریکایی شده است.

البته که بیشتر سیاستمداران دوست دارند که دیگران را مقصر اصلی ناکامی های خود معرفی نمایند. مثلا شوروی مدام کوشش می کرد تا افول خود را به استقبال شهروندانش از فرهنگ فاسد آمریکایی مرتبط سازد. با این حال، دلیلی اصلی شرایط اسفناک کنونی آمریکا، خودِ مردم این کشور هستند که پیشتر، شخصی مثل ترامپ را به کرسی ریاست جمهوری آمریکا برگزیدند.

انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا یک حقیقت را کاملا روشن کرد: برخلاف تمامی انتظارات که تاکید می کردند دموکرات ها به پیروزی قاطعی خواهند رسید و می توانند اختیار سنا و مجلس نمایندگان را به طور کامل در دست بگیرند، تقریبا نیمی از رای دهندگان آمریکایی (بیش از 70 میلیون نفر)، به سیاست های فریب کارانه و تفرقه افکنانه ترامپ رای دادند و به نوعی وی را تایید کردند.

خطر اصلی این مساله این است که ترامپ توانسته جمعیت قابل توجهی را در آمریکا قانع کند که شیطان درون خود را در آغوش کشند و به دموکراسی و حقیقت، بی تفاوت باشند. در شرایط فعلی، پوچ گرایی و تکیه به افراد غیرقابل اعتمادی نظیر ترامپ بر جامعه آمریکا سایه افکنده و آمریکایی ها نباید هیچ فرد یا کشوری را الا خودشان، در خصوص این مساله مورد نکوهش قرار دهند.

* نینا خروشچِوا، وی استاد مسائل بین المللی در دانشگاه نیو اسکول (NEW SCHOOL) نیویورک است.